فرق است بین «پروراندن» و «بار آوردن»؛ بار آوردن مفهومی است که برای پدید آوردن دگرگونی های معینی که «دیگری» و «دیگران» آن را مطمح نظر دارند به کار می رود. یعنی در بار آوردن ، طبیعت درونی یا اساسا
تربیت بارآوردن نیست

فرق است بین «پروراندن» و «بار آوردن»؛ بار آوردن مفهومی است که برای پدید آوردن دگرگونی های معینی که «دیگری» و «دیگران» آن را مطمح نظر دارند به کار می رود. یعنی در بار آوردن ، طبیعت درونی یا اساسا
امروز سردار سلیمانی مزد خلوص و ایمانش را گرفت و داغدارمان کرد و حسرت مان را تازه کرد. لذت شیرین آسمانی شدن را در شهر دود گرفته مان تازه کرد. پیام حضرت آقا هم با فرازهای زیبایش، این شیرینی را
آیا هدف از تربیت فقط محدود کردن، همرنگ ساختن و همنوا کردن افراد جامعه با مصلحت ها و هنجارهایی است که از قبل برای آنها تعیین شده است؟ هدف تربیت، پرورش افرادی با قدرت عمل و تفکر مستقل است که
تربیت پیش از آن که علم باشد، بصیرت است و پیش از آن که تجربه ی علمی باشد تجربه ی شهودی است. این که تربیت علم یا فن نیست و در عین حال هم علم است و هم فن و
در نگاه اول و رد نخستین قدم در مفهوم تربیت، ناخواسته و ناخودآگاه به ذهن هر فردی خطور می کند که تربیت به معنی شکل دادن، ساختن و به گونه ای بارآوردن است که مورد نظر جامعه ی بزرگسال و
«اولین» مانع فهم تربیت ، مکانیکی و ایستا تلقی کردن آن است. به نحوی که تصور می شود متربی همچون مومی در دست تربیت کننده است تا به هر شکلی که خواسته باشیم آن را تغییر دهیم. یا اینکه درون
آیا آموزش و پرورش دو کلمه متفاوت هستند یا مترادف؟ آیا آموزش و پرورش دو مفهوم در طول هم هستند یا در عرض هم؟ اگر مقصد از تعریف دو شیء،تمایز آن دو از هم باشد، تعاریف مذکور به نحو تفکیک
در این سال های زشت و زیبا، در معرض خیلی از شراکت ها و کارهای گروهی بوده ام و آغاز و پایان خیلی هایش را درک کرده ام. نمی دانم چرا خیلی از آن هایی که افرادش مذهبی هستند، دیر
چند روز قبل، پسرم با کنجکاوی و هیجان مشغول پرسیدن کلی کارهای سخت بود که خدا می تواند انجام دهد یا نه! مثل بلند کردن کامیون، تکان دادن دیوار و کلی کار عجیب و غریب؛ آخرش هم که سؤال هایش
حسان مدرسه ی خاصی است. هم از نظر ماهیت و ذات، هم ترکیب و جمع کارکنان، هم دانش آموزان و هم ساختار مالی اداری. همین خاص بودن ها باعث شده حسان با همه ی مدارس معمولی و خیریه متفاوت باشد.