پنجشنبه و جمعه بچه های فارغ التحصیل مشغول جمع کردن کاردستی شون (نمایشگاه شهدا) بودن. جالب بود که تو این هفته شهدا مسوول محترمی حضور داشتن که بعد از آماده شدن نمایشگاه شهدا، از نمایشگاه بازدید هم نکردن. از بچه
تکلیف
هنوز هم هستند یزیدیانی که مقدسات شیعیان را پایمال می کنند و اگر من و تو ساکت بمانیم نمی توانیم به کوفیان خرده بگیریم. هفته شهدا و هفته شهداها می آیند و می روند تا بدانیم شک کردن برای حضور
کلاس معرفت
بهترین هدیه ای که می تونستم از مادر شهید حلاجیان بگیرم همان جمله بود. «علی آقا هم منتظرتون بود.» عکس شهید که جلوی در بود کل زاویه دیدم رو پر کرده بود. امروز که رفتم خونه شهید حلاجیان، علی آقا
گر سنگ از این کلام بنالد عجب مدار …
هفته شهدا دیرتر برگزار می شود. اما …
گردی در افق
باز هم هفته شهدا داره از دور ظاهر میشه. نوشته های من و سلمان هم یواش یواش بوی هفته شهدا میده. همراه ما بیا …
هسته های آلبالو
آقای پدر سلام، امیدوارم حال شما خوب باشد و از کارهای بد من ناراحت نباشید. (خودم میدانم که مامان منصوره همیشه چُغلیم را میکند) دیروز خانم معلممان گفت: علیرضا گریه نکن بابایت بر میگردد. ولی آخر من که برای شما
این فصل ها …
این فصل را با من بخوان باقی فسانه است این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است هفته شهدا تنها هفتهی مدرسه است که درسهایش باور کردنی نیست یا لااقل باور کردن مطالبش سخت است. اما وقتی میبینم این ماجراها خیلی
شور …
نوشتن از هفته شهدا خیلی سخته، طولش یک هفته است اما به اندازه ی یک سال فکر آدم رو مشغول می کنه. صحبت ها، اتفاقات، سختی ها، شیرینیها و اشک ها … همه شون خاطرات هفته شهدا رو تشکیل میدن.
فصل ها برای نسلی دیگر
چه کسی می داند جنگ چیست؟ چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند هر سوت خمپاره فردا به قطره ی اشکی بدل خواهد شد و این اشک جگرهایی را خواهد
اعلام برنامه !
سلام. تصویری که ملاحظه میکنید، مربوط به یکی از مهمترین جلسات نمایشگاه امسال است. این را نشانتان میدهم که مطلع باشید تا چند وقت قرار است خاطرات هفته ی شهدای ۸۳ را اینجا ببینید. از بم که برگشتم شروع می