دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۴
مرداد، ماه تلخی شده.
خوش به حال بچه های دوره ۲۸ که فاصله ای تا مزار رفیقشان ندارند.
دلم برای فولادی خیلی تنگ شده.
فکر کنم از آثار هفته شهدا باشه.
دعا، زیاره، شفاعه
دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۴
مرداد، ماه تلخی شده.
خوش به حال بچه های دوره ۲۸ که فاصله ای تا مزار رفیقشان ندارند.
دلم برای فولادی خیلی تنگ شده.
فکر کنم از آثار هفته شهدا باشه.
چشم
هر دو تا وبلاگو حذف کردم امر دیگه ای باشه
در ضمن خیلی بده که آدم روز تولدش همدوره ایش فوت کنه نه!
سلام
کاش علی مون فقط به خاطر هفته شهدا، مفید قبول می شد.
همین
یا حق
جواب کامنت شما : وقتی آدم بیماری لاعلاج دارد حداقل از مردن اش می تواند لذت ببرد … این مرض لاعلاج است سلمان جان بگذار لذت اش را ببریم و نابود شویم … خلاص!
بسم رب الشهدا .نمی دانم … نمی دانم دلم جور دیگری گرفته در صفحه شان نوشتم ولی باز هم ارام نشدم . خود را مشغول روز مرگی کردم ولی باز نشد نمی دانم هر صفحه کا باز می کنم راه گلویم تنگ تر می شود و نفس کشیدن مشکل تر . تو گوی تمام دوستان احوال مرا دارند . و این بار با ولعی خاص انتظار چهارم آذر را می کشم . شاید این بار فرجی شود .داداش برام تو هفته شهداتون دعا کن یا علی مددی ! اگر بودیم مارو هم خبر کنید
منم دلم برا داداش شهیدم خیلی تنگ شده. ولی چه کار کنم؟ اون توی شلمچه و من اینجا تو این خراب شده. ایلیا جان چه ققققققققققددددر عشق بازی میکردی با این شهدا.
دلم هوای تو کرده! بگو چه چاره کنم؟؟؟؟؟؟؟
حیدر مدد