علم

… عده‌ی زیادی هستن که ثروتمند شدن‌شون با فقیرشدن یه عده دیگه میسر شده. البته این حرف تازه‌ای نیست. اما دوست ندارم همه‌ی چیزای تکراری برام کهنه بشه. لازمه که به خیلی چیزا همیشه فکر کنیم حتی اگه هزارمین بار

قلم ها …

سالن تاریکِ تاریک است. اما نه ظلمانی‌تر از من. سایه‌ی قلم از قلم جلوتر می‌رود. اما بی‌کلام. بی‌کلام‌تر از آن‌که بتوانی حرف‌هایش را بخوانی. اما خود قلم حرفش را با صدای بلند فریاد می‌کند. نور می‌رود و می‌آید. اما سایه‌ی

بوی شهادت می آمد از آنجا …

بوی پیراهن یوسف هر بار صحبت جدیدی با من دارد. همیشه با شنیدن بوی پیراهن یوسف به یاد شهدا می‌افتم و امروز اولین شهید، شهید همت است که وارد ذهنم می‌شود. همت با همت بلندش به بلندای آسمان پرواز کرد