درِ مسجد به دور میدان باز می شود. آخرین نماز جماعت سال قدیم که تمام می شود، سریع چراغ ها را خاموش می کنند و مردم می روند که به برنامه ی سال تحویل شان برسند. جمعیت که از مسجد
تلخ کامی از آنِ بدخواهان باد
غیرت
والله ان قطعتموا يميني اني احامي ابدا عن ديني عباس يعني غيرت. يعني غيرت ديني. يعني همه زندگي اگر برود مي ارزد به حفظ دين. مي ارزد به تبعيت از امام و راهبر. اين روزها كه دين داشتن سخت است
مرور
– سه گروه شهيد شدند: يك گروه لايق شهادت شدند؛ يك گروه عاشق شهادت شدند؛ يك گروه هم اگر مي ماندند ممكن بود جهنمي شوند كه خدا لطف كرد و … – دو توصيه: گناه نكنيم؛ خيال نكنيم خوبي ها
سر آغاز
نقطه سرِ خط
مردی که حساب بلد نبود
ميشد تشنه از سر شط بلند نشود. وقتي گفتند آب بياور، ميشد سياهيهايي كه دو سوي نهر، پشت درختها بودند بشمارد و حساب كند كه نميشود. شب پيش كه فاميلهايش در سپاه يزيد، پنهاني امان نامه آوردند، ميشد كمي فكر
روز اسلام
مسلمان بايد آگاه باشد. بايد حق و باطل را از هم تفكيك كند. نبايد از چيزي كه نسبت به آن علم ندارد پيروي كند. اگر قرار است نسبت به چيزي عناد و دشمني هم داشته باشد، بايد با علم به
دریاب
گاهي با اينكه با سرعت از كنار هم ميگذريم، ناخواسته، لحظهاي نگاهمان به هم تلاقي ميكند و چشمهايمان به هم گره مي خورد. شايد به سرعت، مسير نگاهمان را تغيير دهيم شايد هم بي تفاوت به نگاه كوتاهمان، مدتي همان
کبوتر حرم
اي كبوتر كه نشستي روي گنبد طلا هركجا پر ميكشي تو حرم امام رضا من كبوتر بقيعم، با تو خيلي فرق دارم جاي گنبد سرمو به روي خاكها ميذارم خونهي قشنگ تو كجا و اين خونه كجا؟ گنبد طلا كجا