چندی قبل، به موازات حرکت دیرهنگام اما پخته ی مجلس شورای اسلامی، کاهش روابط با انگلیس وارد فاز اجرایی شد. با فاصله ی کمی تجمع دانشجویان به صورت خودجوش شکل گرفت و با چاشنی احساسات به تسخیر موقت این لانه
امروز؛ هفتم
خداوندا پناه می بریم به شما از افراط و تفریطی که گریبان مان را گرفته است و تیشه به ریشه مان می زند. خداوندا پناه می بریم به شما از شر مجریان محجبه اما بی حیای صدا و سیما که
جانم فدای رهبر
تهران نشینی، از رهبر دورمان کرده، تمام روزها نزدیک رهبریم اما دور تر از همه به اوییم … کاش سال ها منتظر دیدارش بودیم اما در نهایت، به وصالش، جانانه دلخوش می شدیم.
تو تنهایی در غربت
سه تارت را زمین بگذار که من بیزارم از آواز این ناساز ناهنجار زبان در حنجرت گشته به کام دشمنان مذهب و میهن من اما پیش ِ این اهریمن ِ سر تا به پا آهن نخواهم سر فرود آورد تا
السلام ای ماه خدا
سلام بر تو ای بزرگترین ماه خدا و ای عید عاشقان حق. سلام بر تو ای کریمترین همنشین از میان اوقات! و ای بهترین ماه در روزها و ساعات. سلام بر تو ای ماهی که در طی تو برآورده شدن
سمت خدا
خیلی اوقات، فریب می خوریم چون جهت نگاه مان، جهت درستی نیست. مثلا وقتی احکام را از سمت خودمان نگاه کنیم، اول از همه سعی می کنیم توجیه کنیم که چرا باید به این حکم عمل کنیم؛ یعنی عقل باعث
بچه ها ناراضی باشید
مدرسه ی ما، حیاط نسبتا بزرگی داشت. کلی هم کلاس با نیمکت هایی که رنگ کهنگی داشتند و هر کدام سه دانش آموز را تحمل می کردند. تقریبا روی همه ی نیمکت ها هم خط هایی بود که مرز هر
آزمونی در پس آزمون ورودی
« اشغال؛ تصویر سیزدهمِ » روایتِ نزدیکِ روایتِ فتح را بارها و بارها و بارها و بارها در اردوی جنوب برای بچه ها خوانده ام. گاه با صدای گرفته از داد و بیدادهای اردو، همیشه با فریادی که بر غرش
ولایت فقیه
مبنای حکومتی ما قوانین اسلام است. برای همین تمام قوانینی که توسط نماینگان مجلس تصویب می شود باید از نظر تطبیق با قوانین اسلام ، توسط شورای نگهبان بررسی شود. برای اجرای قوانین و حدود اسلام، باید حکومت وجود داشته
شرح حال بی غبار
آدم سیاسی ای نبودم، علاقه ای هم به سیاست نداشتم تا اینکه سال پر هیجان ۸۸ فرا رسید و فضای پرشور انتخابات من رو هم مثل بقیه تحت تاثیر قرار داد… جنبش سبز جو سنگینی درست کرده بود، حرفای دو