|
|
|
|
شکفته مهر تو در سینهی من |
شب تاریک قلبم از تو روشن |
نگاهت نور ناب جاودانی |
کلامت آیههای مهربانی |
نشان از طرح لبخند تو دارد |
گلی تا زین گلستان سر برآرد |
پیامت جملگی پند است و اندرز |
ندارد علم تو اندازه و مرز |
تو بارانی به کام خشک صحرا |
تو خورشیدی که میتابی به دلها |
معلم ای فروغ جاودانی |
یگانه رهنمای زندگانی |
نگردم تا ز راه راست گمراه |
بمان با من همیشه یار و همراه |
وقتی معلمان به سرود آیند …
شاعر هم که شدی..
سلام.
ایشالله. فقط یه خورده کندم.
یا علی
سلام.
ایشالله. خیلی کند می خونم.
یا علی
با سلام خیلی شعر زیبایی بود امیدوارم موفق باشید “پرتابل”
با عرض سلام و احترام:
همیشه حسرت شغل شریف و الهی معلمی را خورده ام…
نیک می دانم معلمی شغل نیست بلکه عشق است و نسیب هر کسی هم نمی شود…باید لایق شد…
خدا خیرت دهد.
ایام به کام و موفق باشید.
سلام. بسیار خوب بود ! مطلب قشنگی بود. موفق باشید. وبلاگ من هم به روز است*
این شعر رو خودت گفتی ؟
می دونی شعر دیگران را به نام خودت ثبت کنی جرمه ؟
این سرود همراه با موزیک با کلام را من وقتی راهنمایی بودم تو مدرسه و سرپرستی اجرا کردیم ؟ از این ماجرا ۷ سال شاید هم بیشتر می گذره ؟!
ولی خیلی شعره قشنگیه
حیف شد اسم شاعرش رو یادم نمی یاد
یه چیزه دیگه چندتا بیت اش هم ننوشتی