از
موقعیت خاصی که داشتم سوءاستفاده کردم. شاید بهتر بود اجازه می دادم همه چیز روال
عادی خودش رو طی کنه. شاید بدون مداخله هم اتفاق خوبی که منتظرم بیفته، می افتاد.
بیست و هشتم شهریور، تلویزیون فیلم
« باشگاه امپراطوری » رو پخش کرد. معلم توی فیلم هم، از موقعیتش برای موفقیت
یکی از بچه ها استفاده کرد. اما سال ها بعد، دید که با این کار مسیر زندگی کسی
تغییر نکرد. امیدوارم سی سال طول نکشه تا نتیجه کارم رو ببینم.
معلمی سخت تر از این حرفاس . . .
خطا (Error)
وای از این معلمی … که هر چه میگذرد به سختی اش بیشتر پی میبرم … به مسئولیت هایش … خدایا مددی
از شباهت های معلمی به خدایی همین است، که ظاهرا می توانی مقدرات کسی را عوض کنی. قدرتش را داری که آسمان زندگیش را به زمین بچسبانی و …
همین ویژگی معلمی بزرگ ترین جذابیت آن برای بعضی هاست.
من و تو اما باید حواسمان باشد که وظیفهی معلم، پیامبری است نه خدایی.
من و تو با بقیه فرق می کنیم.
ان شاء الله که نتایج تا چند ماه دیگه ملوم میشه
این معلمی که میگید چی هست!؟
کمتر دیده شده در این اواخر!
ما رو می ترسونید!؟
معلمی؟
معلمی خیلی سخت تر از معماریه! بهمون اندازه هم بیشتر آدم رو ارضا می کنه!
فیلم فوق العاده ای بود … از اونا که کمتر می بینیم …
خوشحالم که دوباره برگشتین … یا علی
پس خدارو شکر که معلم نشدم!
شهادت اولین شهید محراب را تسلیت می گم
علی یارتون ….
فیلم را ندیدم.
پس حرف حسابت را نمی فهمم.
پس نظر هم نمی دهم.
.
.
.
حالا که می بینی دادم.
سال نو مبارک