يادمون رفته گاهي با صداي بلند فكر كنيم؛ توي وسيله نقليه عمومي با بغل دستي مون حرف بزنيم و بخنديم؛ گاهي شعري را زير لب زمزمه كنيم.
اين روزها حتي آواز را هم بسته بندي شده و آماده از مغازه تهيه مي‌كنيم. البته نه هميشه بهداشتي …

آدم تنهاست

9 thoughts on “آدم تنهاست

  • ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۸ at ۷:۱۰ ق.ظ
    Permalink

    با سلام
    به جای ادم تنهاست بهتر بود می نوشتید ادم زیادی تنهاست چون تهایی هم به مقدار کمش خوبه
    “پرتابل”التماس دعا…

    Reply
  • ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۸ at ۷:۳۱ ق.ظ
    Permalink

    ول کن بابا… دل خوشی داری

    Reply
  • ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ at ۱۱:۳۲ ق.ظ
    Permalink

    اخوي سلام
    با اجازه عكس شهيد گمنامت رو بلند كرديم و در وبلاگمان قرار داديم.
    (مشتاق ديدار اخوي)
    يا علي

    Reply
  • ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ at ۵:۵۶ ق.ظ
    Permalink

    بدتر از همه اينكه گاهي (بخونيد اكثر اوقات)، يادمون ميره كه به آسمان نگاه كنيم!
    .
    .
    حقيقت اومدم واسه آرزوي توفيق براي يه معلم. هرچند روز معلم ديروز بود و شايد آشناييِ خاصي نباشه اما دوست داشتم كه براي اين چند نفر معلمي كه تو این وبلاگستان میشناسم يادداشتي بذارم.
    خداوند توفیقتان دهد در این امري که در ادامه رسالت انبیاء ست.

    Reply
  • ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ at ۱۱:۲۹ ق.ظ
    Permalink

    سلام
    آمدم تا شاید آخرین نفری باشم که روز معلم را به شما تبریک می گوید.
    !!!!!!!!روزتان مبارک!!!!!!!!

    Reply
  • ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸ at ۱۰:۲۲ ق.ظ
    Permalink

    ای کاش می شد، از بلند فکر کردم می ترسم، شايد هم خجالت می کشم، نمی دونم…

    Reply
  • ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ at ۴:۲۰ ق.ظ
    Permalink

    سلام…
    نه!!!!!
    خیلی تکون دهنده است!
    مبارک باشه به هر حال!

    Reply
  • ۱ خرداد ۱۳۸۸ at ۱۱:۲۸ ق.ظ
    Permalink

    چقدر دلم برای کویر تنگ شده بود…
    چقدر سخته…

    Reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *