رهبر

آمد محرم

از جان دوباره خیمه ها به پا شد

عالم پر از آوای نینوا شد

زمان پر صدا شد؛ جهان کربلا شد

ای اهل عالم؛ آمد محرم


چشم حسین امروز هم بر یاری ماست

ای عاشقان در این جهان هنگامه برپاست

جز یاریش خون خدا را خون بها نیست

بشنو که این نجوای هل من ناصر کیست


فرق میان کفر و دین یک یاحسین است

هر دل گواهی می دهد حق با حسین است

ما را در این هنگامه شور دیگری هست

از نسل حیدر، کربلا را یاوری هست


این حلقه ی الفت گسستنی نیست

پیمان ما یاران شکستنی نیست

همه یکصداییم؛ محب ولاییم

تا کربلا هست؛ عشق و وفا هست


ما زنده از انفاس کربلاییم

مستان جام باده ی ولاییم

چو یاران آماده؛ جان بر کف نهاده

حاضر به میدان؛ با شور ایمان

هشتم

معلم باید دانش آموزش را تحویل بگیرد. اگر معلم دانش آموزش را بی سواد فرض کند و از بی سوادی ش عصبانی شود که دانش آموز به جایی نخواهد رسید!

اگر قرار است دانش آموز خود را بالا بکشد، باید خود را مهم و قابل یادگیری بپندارد. باید تحویل گرفته شود و مسؤولیت باسواد شدن بر گردنش گذاشته شود. باید به او اعتماد کنیم که می تواند باسواد شود.

غیرت

والله ان قطعتموا يميني
اني احامي ابدا عن ديني

عباس يعني غيرت. يعني غيرت ديني. يعني همه زندگي اگر برود مي ارزد به حفظ دين. مي ارزد به تبعيت از امام و راهبر.

اين روزها كه دين داشتن سخت است و عجيب، عباس بايد الگوي من باشد. دين دار اگر بخواهي باشي – كه بايد باشي – بايد بداني پشت سر چه كسي ايستاده اي. بايد پشت سر كسي باشي كه ارزش ش را داشته باشد … اينقدر بزرگ وار باشد كه بعدها به اين نتيجه نرسي كه سرت كلاه رفته. بايد پشت سر كسي باشي كه دينت را به باد ندهد. بايد مطمئن باشي كه گرگ دنيا دينت را نمي برد. همين مهم است. بقيه دعواها و لجبازي ها سر دنياست. حتي اگر ظاهر ديني داشته باشد.

اين وسط بايد دينت را با غيرت حفظ كني.

خدا کند اولی الالباب باشم

اين روزها، خيلي اتفاقات عجيب و غريب افتاده و لايه هاي مختلفي هم در اين اتفاقات ديده مي شود. دوستاني كه مرا مي شناسند مي دانند كه آدمي نيستم كه طرفدار گروه يا شخص خاصي باشم. تنها كسي كه حرفش را قبول دارم و به او اعتماد دارم رهبر است. نظر ديگران را هم وقتي قبول دارم كه با عقل ناقصم جور در بيايد و مخالف نظر رهبرم هم نباشد. پس مي توانيد تا حدودي حدس بزنيد كه در اين شرايط چه موضعي ممكن است داشته باشم. البته مطمئنم دوستاني كه موضع حزبي و سياسي و يكسويه دارند، اصلا نميتوانند حدس بزنند!
اما با تمام اين حرفها نمي نشينم و بي خبر از همه جا به كسي فحش بدهم يا كسي را تا سقف آسمان بالا ببرم. چون طرفدار گروه يا شخص خاصي نيستم (قبلا هم عرض شد)
به نظر من اين روزها وظيفه ي ما اين است كه با فكر و هوشياري تمام تحركات را از همه جا و همه كس دنبال كنيم و نه به شايعات توجه كنيم نه به جوسازي هاي غير مستند و نه به تبليغات يكسويه اي كه خيلي جاها هست.
هيچ اقدام خودسرانه و خلاف قانون و خود برتر بيني (از طرف هر كسي كه ميخواهد باشد) را هم قبول ندارم و معتقدم بايد عاقل و متفكر، منتظر باشيم تا رهبر دستور دهد.

همين

صحیفه

* من باز به همه اين آقاياني كه مي‌خواهند نطق كنند و اعلاميه بدهند و نمي‌دانم نامه سرگشاده بفرستند و ازاين مزخرفات، به همه اينها اعلام مي‌كنم كه برگرديد به اسلام، برگرديد به قانون ، برگرديد به قرآن كريم ،‌ بهانه درست نكنيد كه اسباب اين بشود كه شما همه به انزوا كشيده بشويد. من به بسياري از شما علاقه دارم و ميل دارم كه همه به قانون عمل كنند و همه در جاي خود باشند و چنانچه اين‌طور نباشد،‌ مسئله طور ديگر خواهد شد.
(صحيفه امام جلد 14 صفحه 415)
* اگر يك جايي عمل به قانون شد و يك گروهي در خيابان‌ها برضد اين عمل بخواهند عرض اندام كنند،‌ اين همان معناي ديكتاتوري است كه مكرر گفته‌ام قدم به قدم پيش مي‌رود،‌ اين همان ديكتاتوري است كه به هيتلر مبدل مي‌شود انسان،‌اين همان ديكتاتوري است كه به استالين انسان را مبدل مي‌كند. اگر قانون در يك كشوري عمل نشود ، كساني كه مي‌خواهند قانون را بشكنند اينها ديكتاتوراني هستند كه به صورت اسلامي پيش آمده‌اند يا به صورت آزادي و امثال اين حرفها. اگر همه اين آقايان كه ادعاي اين را مي‌كنند كه ما طرفدار قوانين هستيم ، اين‌ها با هم بنشينند و قانون را باز كنند و تكليف را از روي قانون همه شان معين كنند و بعد هم ملتزم باشند كه اگر قانون برخلاف راي من هم بود من خاضع‌ ام ، اگر بر وفاق هم بود من خاضع‌ام ،ديگر دعوايي پيش نمي‌آيد؛ هياهو پيش نمي‌آيد.
(صحيفه امام جلد 14 صفحه 415)

پیمایش به بالا