وقایع یک سال گذشته، فرصت کافی و مناسبی ایجاد کرد تا اثر رفتارهای غیر حرفه ای سال های قبل سیاستگذاران و مدیران مجتمع آموزشی مفید نمایان شود و بعضی مسایل درون سازمانی ابتدا به دانش آموزان و سپس به فارغ التحصیلان این مجموعه و متأسفانه تا حدودی به افکار عمومی آشنایان، راه پیدا کند. برای این واقعه، می توان دلایل زیادی را برشمرد؛ اما این اتفاق، بیشتر زاییده ی دو عامل « غرور کاذب دانش آموختگان مفید » و « تشکیلاتی دیدن نهاد مقدس مدرسه، توسط سیاستگذاران » است.

جرقه های سیاست زدگی در دبیرستان مفید۱، از زمانی زده شد که مدیر سابق این دبیرستان، آموزش رفتار و تفکر خاص سیاسی را به صورتی علنی در برنامه های مدرسه وارد نمود. این برنامه ها که در ابتدا با اهدافی قابل توجیه آغاز شد، به صورت برگزاری انتخابات نمادین و اعلام نتایج، قبل از انتخابات سال ۸۴ ادامه یافت و با توزیع رسمی تبلیغات کاغذی و الکترونیکی یکی از کاندیداهای اصلاح طلب، توسط مدیر مدسه بین همکاران و دانش آموزان مجموعه در همان سال، به کلی از آموزش مبانی اصولی تفکر سیاسی فاصله گرفت و به تربیت نیروی حزبی متمایل شد. در آن زمان، بحث هایی در تحلیل این اتفاق و نگرانی هایی از عاقبت این جهت گیری ها در محیط « مدرسه » بین همکاران مطرح بود؛ اما با گذشت زمان و تغییر مدیریت، کم کم بحث ها فرونشست. اما نباید نادیده گرفت که مدیریت مجتمع، از آن زمان هم رغبتی به دور ماندن مدرسه از این گونه سیاست زدگی ها نشان نمی داد.

با ورود به فتنه ی ۸۸، جو شایعه و پیروی از شنیده های غیر مستند، فضای مدرسه را فراگرفت و متأسفانه این فضا علاوه بر محافل معلمی، بین دانش آموزان هم گسترش یافت و تحرکی جدی و شایسته ی محیطی با سابقه و تجربه ی سی و چند ساله، برای حفظ و صیانت از حرمت علمی و فرهنگی مدرسه صورت نگرفت. در این شرایط، بعضی از معلمان افراط را به حدی رساندند که از محیط کلاس هم برای شعله ور کردن آتش سیاست زدگی در بین دانش آموزان استفاده کردند.

تا اینجا، قضایا به صورت غیر علنی در مدرسه جریان داشت و شایعات و بحث های بی ریشه، گرمی بخش محافل درونی مدرسه بود. اما اتفاقاتی که در غائله ی ۲۵ بهمن در مدرسه رخ داد، باعث علنی شدن بعضی مسایل و پس از آن، نزدیک شدن به هفته ی شهدا، باعث خروج این مباحث از مدرسه و علنی شدن وقایع اخیر شد.

متأسفانه در این مدت – حدود یک سال و نیمه – مسؤولان دبیرستان مفید، مغرورانه محیط مدرسه را جولانگاه تفکرات شخصی خود کردند و از رجحان معلمی خود در جامعه ی کوچک مدرسه، سوء استفاده کردند. این رفتارها که به وضوح با اصول حرفه ای مدرسه داری فاصله دارد، محیط تحصیل را به شدت ملتهب کرد و مدرسه را به سوی بحرانی بزرگ پیش برد. بحرانی که با ورود فارغ التحصیلان و اولیا و احتمالا مشتریان سال های بعد مدرسه، به مسیری بی بازگشت هدایت می شود. مسیری که با ورود رسانه ای بی خبر از جزییات اتفاقات و نظرات، دامنه ی رفتارهای نابخردانه ی مسوولان مدرسه را به شایعات متصل نمود و طرفین را به عکس العمل واداشت و نتیجه این شد که دبیرستان مفید، از یک محیط – بالقوه -  انسان ساز، به محیطی سیاست زده و ترحم برانگیز نزول یابد.

امیدوارم این تجربه ی تلخ باعث شود تا معلمانی چون ما که شغل مان را به خاطر عشق به معلمی انتخاب کرده ایم، حواس مان به  هدف و غایت پیامبری مان باشد و با سهل انگاری و خود بزرگ بینی، محیط کارمان را به اهداف تشکیلاتی بعضی افرادی که مدرسه را وسیله ی تصاحب منافع فرضی شان قرار می دهند، آلوده نکنیم.

مشاهدات یک همسایه
برچسب گذاری شده در:     

3 نظر در مورد “مشاهدات یک همسایه

  • ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ در ۰:۵۲ ق٫ظ
    لینک ثابت

    حاصل چت من با یک هم دوره ای، شب پنج شنبه هفته شهدا همین ها بود که گفتی!
    در واقع قانعش کردم به این قضیه!

    پاسخ
  • ۲۷ اسفند ۱۳۸۹ در ۱۱:۰۳ ق٫ظ
    لینک ثابت

    با سلام وتبریک سال نو و آرزوی داشتن سالی خوب
    این که برای مفید و مفیدیان مفید نیست

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *