این روزها که گردنم زیر بار عنوان دهن پر کن « معاونت فناوری اطلاعات » قرار گرفته، اینقدر درگیر جلسه و شورا و بازدید و بودجه و برنامه و این جور بازی ها شده ام که نمی فهمم زمان چطور گذشته و کارها ناتمام مانده و خستگی یک روز دویدن به خستگی هایم اضافه شده.
همیشه دوست داشتم فرصتی پیش بیاید که بتوانم خیلی اشکالات را در مدرسه حل کنم. دوست داشتم مدرسه با طرح هایم یک قدم بردارد و به هدف نزدیک تر. دوست داشتم طرح هایی در مدرسه اجرا شود که هزینه های بیخودی را تمام کند و دردسرهای آدم ها برای کارها کم تر شود.
اما حالا اینقدر درگیر رسم و رسومات اداری و فاکتور و تأییدیه جلسات و شوراها و دور زدن و دور خوردن ها می شوم که به هدف رسیدن را سخت تر از قبل می بینم.
به هر حال آماده حضور در هرگونه جلسه و شورا با شما صاحبنظران عزیز در باب آی تی هستم؛ شاید فرجی شد و طرح های به درد بخوری برای ارتقای آموزش و پرورش و اینا خلق شد!
با تمام این حرف ها و مشکلات و شادی و غم ها، به قول بعضی عزیزان «مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت»
از ابراز لطف همه دوستان در این غیبت موقت سپاسگزارم. اگر خدا بخواهد فتوبلاگ را هم کم کم راه اندازی مجدد خواهم کرد.
. . . دعا . . .

دردسرهای یک مثلا معاون

4 نظر در مورد “دردسرهای یک مثلا معاون

  • ۲۷ مهر ۱۳۸۸ در ۸:۳۶ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام
    خوبه که تو شلوغیها دوستاتو یادت نره … تو که انقدر ماهی …
    علی علی

    پاسخ
  • ۲۷ مهر ۱۳۸۸ در ۹:۵۸ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام
    آقا خیلی دلمون براتون تنگ شده ایکاش شانسمون میزد و تو خیابونی از این خیابون های شلوغ می دیدیمتون یا می اومدید مدرسه یا….
    به هر حال خوب شد که نوشتید آخه دلمون برا نوشته هاتون هم تنگ شده بود…
    “پرتابل”التماس دعا…

    پاسخ
  • ۲۸ مهر ۱۳۸۸ در ۱۰:۲۱ ق٫ظ
    لینک ثابت

    کار کردن در این بروکراسی هم جهادی است برای خودش!
    موفق باشید

    پاسخ
  • ۲ آبان ۱۳۸۸ در ۴:۴۶ ب٫ظ
    لینک ثابت

    بابا میگفتین گاوی شتری چیزی قربونی می کردیم برا برگشتنتون تو محیط حدودا مجازی!!!

    امیدوارم مثل همیشه موفق باشید.

    یا علی مدد

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *