از تأثیرات لقمه ی حرام که زیاد شنیده ای، درد سر های عدم رعایت حق الناس را هم که می دانی؛ پس می روم سر اصل مطلب.
مال حرام که فقط با دزدی و کم فروشی و گران فروشی حاصل نمی شود، خیلی کارها هم هست که لقمه را شبهه ناک می کند و روزی می رسد که گلویت را می فشارد.
مثلاً ؟
یکی ش این که نمره ای بگیری که زحمتش را نکشیده ای، حالا می خواهد مثبتی تکلیفی باشد که از کسی کش رفته ای یا نمره ی سؤالی باشد که از کسی دزدیده ای. چه فرقی می کند. مهم این است که چند روز بعد – که چشم بر هم بزنی رسیده – می خواهی با این نمره ها و مدارک، نان یک خانواده را بدهی. نان هم که حلال نباشد، یک جایی گلوی آدم را می چسبد. از تأثیرات لقمه ی حرام که زیاد شنیده ای؛ پس می روم سر اصل مطلب.
حق الناس که فقط با دزدی و کم فروشی و گران فروشی به گردن آدم نمی افتد، خیلی کارها هست که اگر حواست نباشد مدیون می شوی و تا به خودت بجنبی کلی بدهکار شده ای. خیلی هاش هم جبرانش راحت نیست.
مثلاً ؟
خب یکی ش این که رفتارت مزاحم استفاده ی دیگران از کلاس باشد یا این که گچی را که با پول بچه ها برای استفاده آموزشی تهیه شده و یک جورهایی بیت المال است، برای خودِ خودت مصرف کنی، مصرفی که نفعش به همه نمی رسد. یا این که نیمکتی که مالکش نیستی و به امانت یک سال در اختیارت گذاشته اند، سالم بگیری و سالم تحویل ندهی. با خیلی کارها و رفتارها حق الناس می افتد گردنت. چه فرقی می کند. مهم این است که همه مسافریم و چند روز بعد – که چشم بر هم بزنی رسیده – می خواهی بار سفر ببندی و خیلی وقت نداری که حق دیگران را بدهی و تسویه کنی و بروی. از درد سرهای حق الناس بر عهده داشتن هم که زیاد شنیده ای. پس می روم سر اصل مطلب.
همانطور که پیشگیری بهتر از درمان است، مدیون نشدن و مال حرام نخوردن خیلی خیلی بهتر است از پشیمانی و دنبال جبران رفتن.
امروز را دریاب برادر من. فردا خیلی دیر است …