12 نظر در مورد “عید سعید فطر

  • ۱۰ آبان ۱۳۸۵ در ۳:۳۳ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام امین جان
    خوبی ؟
    خوشا به حالتون.
    خیلی دلم تازه شد عکشت رو دیدم. مگه سعید و علی نبودن ؟
    دیگه سراغی از ما نمیگیرین.
    ما بی وفا , ما جوون , شما دیگه چرا ؟
    البته شما هم هنوز جوونید ها :دی

    پاسخ
  • ۱۱ آبان ۱۳۸۵ در ۸:۴۱ ق٫ظ
    لینک ثابت

    چه جمع دوستانه ای !!!! من هم زیاد فرصت ندارم اون هم توی خوابگاهی که باید سه طبقه بیایی پایین تا برسی به تی وی روم . از سر اخبار هم گذشتم . ولی توی این طعتیلاتی که به لطف مستر پرزیدنت فراهم شد !!!! یک چند تایی رو دیدم . از سر بیکاری .

    پاسخ
  • ۱۲ آبان ۱۳۸۵ در ۳:۲۸ ق٫ظ
    لینک ثابت

    یاد ایام کردم. من با دو تا از این ها یک ماه پیش مکه بودم. حیف که نمی توانستم بیایم و اگر تو متلک نمی انداختی و طعنه نمی زدی بهت می گفتم که چرا نیامدم!

    پاسخ
  • ۱۲ آبان ۱۳۸۵ در ۷:۲۵ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام.
    دوست عزیزم من بازهم اومدم. خوشحال می شم یه سر به هم بزنی…
    یا علی مدد…

    پاسخ
  • ۱۲ آبان ۱۳۸۵ در ۷:۵۳ ق٫ظ
    لینک ثابت

    با تشکر از نظر به جای آقا کاظم و تأیید ظاهر اون (چون باطنش رو نمی دونم و منظورشون رو هم) اعلام می کنم که: خوبه لااقل شما رو می شناسم؛ و می دونم که قضیه مربوط به عید فطره!

    پاسخ
  • ۱۴ آبان ۱۳۸۵ در ۴:۴۹ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام../بعد از شب قدر انگار که تازه متولد شده ایم…فقط خدا کمک کند که این حالات را ازهمه مانگیرد..!به دوستان سلام برسانید

    پاسخ
  • ۱۷ آبان ۱۳۸۵ در ۵:۴۰ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام
    به من می گین وبلاگو به روز کن بعد بی خیال میشین ؟
    چرا تو پست قبلی نظر دادین ؟

    پاسخ
  • ۱۸ آبان ۱۳۸۵ در ۴:۱۱ ق٫ظ
    لینک ثابت

    اولا سلام
    بعدش ، خنده چیه ؟
    عاشق شدن چیه ؟
    ربط داشتن چیه ؟
    به منم بگین بفهم قضیه از چه قراره ؟

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *