شیشه ی عطر بهار، لب دیوار شکست
و هوا پر شد از بوی خدا
همه جا آیت اوست، دیدنش آسان است
سخت آنست نبینی او را . . .
نوروز نود
شیشه ی عطر بهار، لب دیوار شکست
و هوا پر شد از بوی خدا
همه جا آیت اوست، دیدنش آسان است
سخت آنست نبینی او را . . .
فکر می کنم با توجّه به وزنِ شعر ، خطِّ دوم باید بشه :
و هوا پر شد”ه” از بوی خدا
ما کی باشیم توی شعر مردم دست ببریم
اگه از اینترنت گرفتید شاید جا افتاده باشه !! نمی دونم !!
نه آقا مهدی؛ از اینترنت نگرفتم. البته اینترنت رو نمی شه منبع موثقی دونست، اما میشه ازش با احتیاط استفاده کرد.
تازه این شعر نو بود …
شعرِ نو هم وزن و قالبِ خاصّی داره ، اون شعرِ موجِ نوئه که بدون هیچ قالبی فقط احساسِ آدم رو با عناصرِ تخیّل بیان می کنه ، بنا گذارشم احمدِ شاملوئه
آقا جریان این سیستم وبلاگ دهی چیه !!!!
مبارک باشه !!
لطفاً لینک جامدادی رو بردارید ، سیستم وبلاگدهی جدید گیر آوردم ، از این به بعد اونجام ایشالله .
قضیه چیه؟ اگه خوبه ما هم جمع کنیم بریم اونجا؟
میل خودتونه ، ولی شما که وردپرسی هستید ! البتّه اونم خیلی عالیه ، من همون بار اول یکم باهاش وَر رفتم ، یه چیزایی یاد گرفتم !!
سلام
خدا بصیرت عنایتمان کناد
سال خوبی داشته باشید
الآن داشتم مطلبِ آزمون رو می خوندم …
تازه این احساسات رو می فهمم … نه اون موقعی که توی ۲۰ روز هم برای امتحانات نهایی می خوندم و هم برای آزمون ورودی دوتا جلدِ مرآت رو تموم کردم !!
یاد اضطراب ها افتادم و ترسوندن های آقای کریم زادگان و بعدش هم به حال و روزِ این روزام فکر کردم ، خدا رو شکر ۹۰% می دونم که امسال اخراج نمی شم ! اگه خدا بخواهد !
سلام بزرگوار دیگه به ما سر نمیزنی
شعر باحالی بود شاعر ادامه بده راهت ادامه داره
سلام.
اولا: خودت نمی نویسی، بعد دوست داری بقیه توی راز دلت بنویسن؟
ثانیا: به صفحه اصلی راز دل بیشتر برس که بشه بذاری جلوی مهمون…
راز دل خودته حاج اصغر. رازدل مال رازدل نویس ها است. نه مال من و او.
پیشنهادت برای صفحه اول چیه؟