4 نظر در مورد “عمر

  • ۲۴ مهر ۱۳۸۷ در ۱۰:۲۵ ق٫ظ
    لینک ثابت

    امین جان. پای سلمان رو هم به اینجا باز کردی؟
    ولش کن بابا. روش زیاد میشه…

    پاسخ
  • ۲۵ مهر ۱۳۸۷ در ۱:۳۳ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام سلمان،
    دلم برات تنگ شده بود. چجوری می تونی هنوز بنویسی؟! ولی خدا رو شکر می کنم این حرف از دهن تو در اومد، نه کس دیگه.
    یا علی.

    پاسخ
  • ۲۶ مهر ۱۳۸۷ در ۱۱:۵۹ ق٫ظ
    لینک ثابت

    زندگی همین است، یا لااقل چیزی شبیه این، به رود عمری که می گذرد نگاه کنی و بگویی کاش آرام تر می رفت و افسوس بخوری، و اگر هم آرام تر می رفت، باز هم همین بود، همین و همین

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *