از جان دوباره خیمه ها به پا شد عالم پر از آوای نینوا شد زمان پر صدا شد؛ جهان کربلا شد ای اهل عالم؛ آمد محرم چشم حسین امروز هم بر یاری ماست ای عاشقان در این جهان هنگامه برپاست
وصف یاس
هر كس كه به مهرت آشنا نيست آگاه ز رحمت خدا نيست هر مظهري از بهشت زيبا جز نقش محبت شما نيست مانند تو اي فرشته ي حسن با قلب علي كس آشنا نيست افسوس كه دشمنت ندانست با چون
تفأل
بهار و گل طربانگيز گشت و توبهشكن به شادي رخ گل بيخ غم ز دل بر كن رسيد باد صبا غنچه در هواداري ز خود برون شد و برخود دريد پيراهن طريق صدق بياموز از آب صافي دل به راستي
بی درد مردم
از درد سخن گفتن و از درد شنيدن با مردم بيدرد، نداني كه چه درديست