اگر کنار خیابانی شلوغ و پر رفت و آمد کمی صبر کنی و
تماشا، می‌بینی که آدم‌ها با لباس‌های مختلفی که می‌پوشند، خلق و خویی متفاوت پیدا
کرده‌اند. آنان که کفش‌پوشیده‌اند برای پیاده راه رفتن، با آن‌ها که موتور یا ماشین
پوشیده‌اند و در خیابان جولان می‌دهند؛ قابل قیاس نیستند.

دنیای موتور سوارها اما، دنیای متفاوت و جالبی است.
دنیایی که نه آرامش پیاده‌ها را دارد و نه خشونت و غرور سواره‌ها را.

موتور سوارها در کنار تمام قانون شکنی‌ها و بی
انضباطی‌هایی که مرتکب می‌شوند؛ بسیار صمیمی و خودمانی با هم برخورد می‌کنند. در
ترافیکی که اعصاب سنگ و آهن را خرد می‌کند، آن‌ها با هم صمیمانه صحبت می‌کنند، درد دل
می کنند، انگار از قبل همدیگر را می‌شناخته‌اند. یا گاهی که موتوری بی بنزین
می‌ماند یا خراب می‌شود، دیگر موتور سواران تنهایش نمی‌گذارند.

اما آنان که لباس آهنی چهار چرخ به تن دارند و با سرعت از کنار
هم عبور می کنند، با هم غریبه‌اند، کلمه‌ای بین‌شان رد و بدل نمی‌شود، انگار خود هم
مثل لباس‌شان از آهن ساخته شده‌اند. کمتر هم پیش می‌آید که یکی‌شان از حق خود!
بگذرد و راه را برای چند ثانیه به دیگری بسپارد.

با تمام این حرف‌ها، پیاده بودن در میان سواره‌ها و لبخند زدن به رفتارهای کودکانه‌شان،
صفای دیگری دارد!

لباس آدمیت
برچسب گذاری شده در:

14 نظر در مورد “لباس آدمیت

  • ۲۳ آذر ۱۳۸۷ در ۲:۳۲ ق٫ظ
    لینک ثابت

    و زندگی شهری نیمی از ما را میرانده است

    پاسخ
  • ۲۳ آذر ۱۳۸۷ در ۱۲:۵۷ ب٫ظ
    لینک ثابت

    موتوری ها به خاطر این مرد هستند که فقط مرد ها باید سوارش بشن و بروننش . ولی ماشین نه . البته شاید توی بعضی کشور های عربی لوطی گری موتوری ها توی ماشینشون باشه . ( چون با این جهالتشون فهمیدن که به زن جماعت نباید گواهی نامه داد ! )

    پاسخ
  • ۲۴ آذر ۱۳۸۷ در ۱۱:۰۳ ق٫ظ
    لینک ثابت

    بسم رب شهدا
    سلام
    از سواره ها موتور رو خیلی دوست دارم…خدایی هم لذت داره..هم سریع تر میرسی…هم محبت و ارادت موتوری نسبت به هم زیاده…
    اما به قول شما هیچی پیاده گز کردن خیابون نمیشه..قدم برداری و به آدما نگاه کنی وفکر کنی…
    کربلایی باشید…

    پاسخ
  • ۲۵ آذر ۱۳۸۷ در ۲:۴۶ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام
    نه بابا موتورسوارا هم اگه نمیتونستن از بین ماشینا برن جولو همین میشدن!
    مطلب جدید دارم
    منتظرم!

    پاسخ
  • ۲۸ آذر ۱۳۸۷ در ۶:۲۷ ق٫ظ
    لینک ثابت

    آره پیاده رفتن حالی داره، ولی نه وقتی سه چهار ساعت در روز تو ترافیک باشی!

    پاسخ
  • ۲۹ آذر ۱۳۸۷ در ۱:۳۵ ق٫ظ
    لینک ثابت

    من کماکان هنوز طرفدار خط یازده ام،
    چه سواره، چه پیاده!

    پاسخ
  • ۱ دی ۱۳۸۷ در ۲:۲۸ ق٫ظ
    لینک ثابت

    با شروع ماه محرم دوباره خیلی از دهن کجی ها به عزاداری های امام حسین شروع خواهد شد ! از عالم و جاهل و صغیر و کبیر و مرجع (بخوانید عالم بی عمل ! ) و مسول فلان سازمان و بهمان ارگان گرفته تا بعضی مداح ها و هیئتی ها و حتی کسانی که حتی الف و ب رو در دین تشخیص نمیدن شروع می کنن به هر چی که دم دستشون باشه توهین کردن و بی حرمتی کردن ( جالبتر این که هر کدوم بیشتر به عزاداری جسارت بکنه نزد مردم فهیم تر و متدین تر خواهد بود !!! ) از سینه زدن و زنجیرزدن و قمه زدن گرفته تا گریه کردن و صیحه(جیغ)زدن و لطم زدن و دسته بیرون بردن و خیمه سوزی و طبل و سنج زدن و حتی روضه خوندن و …
    با جوابیه ی دهن کجی ها به هیئات حسینی به روزم.
    خوشحال می شم نظرتون رو در این باره بدونم و حضورتون رو تو وبم حس کنم.
    التماس دعا
    یا علی مدد
    حمیدافشردی

    پاسخ
  • ۲ دی ۱۳۸۷ در ۸:۱۶ ق٫ظ
    لینک ثابت

    این چهار چرخه های آهنی هم آنقدر هم بی عاطفه و بی احساس نیستند که شما گفتید!
    .. در هر حال به نظر من دنیای پیاده ها از همه قشنگتره…
    ماهم خیلی قشنگه، ولی بعضی وقتا نگاه کردن به ستاره ها لذت بخش تره! اون بنده خدا رو امروز دیدم!;)

    پاسخ
  • ۲ دی ۱۳۸۷ در ۱۰:۱۷ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام.
    ازش معذرت بخواه، از دهنم در رفت.
    جمعه شب می تونی بیای الزهرا؟
    یا علی

    پاسخ
  • ۳ دی ۱۳۸۷ در ۳:۳۸ ق٫ظ
    لینک ثابت

    سلام. ای گفتی! این جانب به عنوان یک موتور سوار حرفه ای با ۵ سال سابقه کار مفید شخصن مطالب بالا (منظورم مطلب خودت و کامنت “یه مفیدی” را تائید میکنم. هرچند خودت موتور سواری نکردی (نکردی؟) اما مشخصه تو این طمینه حالیته! آخه معمولن حالیشون نیست. یه بار یه مطب مفصل درباره موتور مینویسم. اما اجالتن اینو بدون که اینا که گفتی یه دلیل عمده داره. موتور سوارا عمدتن از یه قشر جامعه هستن. قشر جوون از نظر اقتصادی متوسط به پایین و مرد! اون قانون کشی هم که گفتی علت داره! اولیش طبیعت موتوره. لامصب خود اسبه! دو این که بر خلاف ماشین تعادلش توی حرکت بیشتر حفظ میشه تا روی سکون. مثل دوچرخه. وایسی باید پاهاتو بذاری زمین! هرچی تند تر بری بیشتر تعادل داری! حال میکنی دلایل علمی رو و ربطش به مشکلات اجتماعی؟ اونوقت میگن کار کارشناسی شده! کار کارشناسی یعنی این! نه اینکه از دم موتور سوارهارو مجرم بلقوه (وبلفعل) تلقی کنن. ببین یه موتور سواز از این ور تهران تا اون ور تهران باید ده جا وایسه تمام مدارکشو نشون بده. اما یه ماسین تا خلاف نکنه کسی ازش مدارک نمیخواد. اگرم مدارک نداشته باشه جریمه میشه نه اینکه وسیله شو کلن بخوابونن تو پارکینگ و دوبرابر پولش پول پارکینگ و اینا بگیرن. باز درددل من باز شد. یه چیز دیگه هم بگم بقیشم بماند! دولت قانونگذار! برای موتور سوار چه امکان قانونی برای عمور مرور تهیه کرده که توقع داره غیرقانونی نرونه؟ اونقدر خیابون ها چاله و چوله مرگ بار داره برای موتور سوار که ترجیح میده بره تو پیاده رو چون اونجا رو برای ماشین ها ساختن و این یکی رو برای پیاده ها و اسب به ادم بیشتر شبیهه تا ماشین! گرفتی؟ آباریکلا! پس مخلصیم. اون برنامه دیدار رو هم تو فکرم هست ان شالله در اولین فرصت. ضمنن ده روز دیگه سالگرد مرگمونه! یادت که نرفته؟ این طولانی ترین کامنت عمرم بود! خودافس

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *