چند وقت قبل، از آقای افصح عیدی زیبایی گرفتم که خیلی برام با ارزش بود. یاد روزهای به یاد ماندنی همنشینی با رفقای شهدا در گروه شهدای مدرسه افتادم. شما هم این دو تصویر جالب را ببینید.
مطالب مرتبط:
دزدی تو روز روشن ظهر بود و عماد داشت با یه بنده خدایی می رفت سمت مدرسه. بعد از پل یادگار...
این فصل ها … این فصل را با من بخوان باقی فسانه است این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است هفته...
بچه ها ناراضی باشید مدرسه ی ما، حیاط نسبتا بزرگی داشت. کلی هم کلاس با نیمکت هایی که رنگ کهنگی داشتند...
یعنی عالی بود !
دمت گرم … عالی بود