قانون

رو راستیت

چهار سال سکوت در حالی که اختیار و امکان تأثیرگذاری داشته اند تا قانون خلاف علاقه شان را تغییر دهند، اصلا برایم قابل درک نیست . . . تعجب می کنم که بعضی ها چقدر خزنده اند و فرصت طلب.

بیچاره مدیری که معاونش اینطور خزنده باشد. بیچاره تر کارمندی که معاون مدیرش، در عمل طوری رفتار کند که انگار مدیر را غاصب قدرت محتمل روزهای از دست رفته ی تعیین مدیریت بداند . . .

همه ی اینها وقتی زجرآورتر می شود که مدیر و معاون و کارمند و من، محیط کارمان فقط مدرسه ای کوچک باشد !

امروز؛ هفتم

خداوندا پناه می بریم به شما از افراط و تفریطی که گریبان مان را گرفته است و تیشه به ریشه مان می زند.

خداوندا پناه می بریم به شما از شر مجریان محجبه اما بی حیای صدا و سیما که تیشه به ریشه مان می زند.

خداوندا پناه می بریم به شما از شر مداحی های خالی از عاشورا و عشقمالی شده ی مداح نماهای بی سواد که تیشه به ریشه مان می زند.

خداوندا پناه می بریم به شما از خودخواهی و قانون گریزی و ولایت ناپذیری که تیشه به ریشه مان می زند.

. . .

دلم برای دعاهای آخر مجلس حاج آقا مجتبی خیلی تنگ شده است. خداوندا مرادمان را سلامت عطا فرما …

پیمایش به بالا