امام

رهرو

اگر امام علی(ع) را یاری می کردند، اگر امام یارانی چون مالک اشتر داشت، اگر دنیاطلبی ریشه ی ولایت پذیری را نمی زد … ؛

مطمئن باشید در نهج البلاغه نفرین و گلایه های امام علی (ع) موج نمی زد … امام حسن (ع) تنها نمی ماند … امام حسین (ع) مجبور نبود برای دفاع از اسلام عاشورا بیافریند …

یار و یاور و دلسوز دین مان هستیم؟ مرد میدان کربلا هستیم؟ بر صراط امامان مان هستیم؟

… یا خدای ناکرده، از دین، دنیا می خواهیم و اگر امام علی (ع) دست مان را از بیت المال کوتاه کند یار جمل می شویم؟ اگر معاویه سکه های طلا رو کند دشمن امام حسن (ع) می شویم؟ اگر عبیداله تهدیدمان کند مسلم را تنها می گذاریم؟ اگر حسین (ع) هل من ناصر سر دهد …

خلق و خوی شیعه داریم یا نامش به دوش مان سنگینی می کند؟

این کیست این …

گر بر سر کوی تو نباشم، چه کنم؟
گر واله‌ی روی تو نباشم، چه کنم؟
ای جان جهان به تار موی تو اسیر!
گر بسته‌ی موی تو نباشم، چه‌کنم؟
دیوان امام
باز هم داریم می‌رسیم به نیمه‌ی خرداد. باز هم خاطره‌ها دونه‌دونه میاد و میره. باز هم همه‌چیز با هم قاطی می‌شه. یاد اون روزایی که منع شده‌بودیم از کار اون چند روز! و تلاش‌هایی که می‌شه برای وجود کار این چند روز! یادش به خیر … « این کیست این، این کیست این … این یوسف ثانی است این …»
اون موقع‌ها تو میدون انقلاب مسجد نبود. از عروج تا جمهوری رفتیم برای نماز.
حالا مسجد هست، اما کسی قصد نداره بره عروج. حالا دیگه کسی قصد کارکردن نداره! حالا دیگه پرورش معنی نداره. آموزش شده گنج. البته از راه دورش!
بعضی وقتا که می‌شینم فکر می‌کنم به اون روزا، فقط دلم می‌سوزه برای اونایی که سال‌ها بعد فکر خواهند کرد به این روزا؛ …
باز هم نیمه‌ی خرداد شد.

پیمایش به بالا